افغانستان در محاصره سه بلا

افغانستان کشوریست با قدامت تاریخی چند هزار ساله و عظمت بزرگ سیاسی اما:

انفجاری درحذب جمهوری خواه و جرقهء در ایالات متحده امریکا

ایالات متحده امریکا با تدبر و ترفندهای که داشت توانست جایگاه خود را منحیث یکی از قدرتهای سیاسی و نظامی جهان تثبیت و با استفاده از اقتصاد و نیروی بشری

افتخار میکنم که افغان هستم

من یک افغانی ام، وطنم در پی جنگ مردمم سر گردان، دل من پر درد است

کانکور در راه است

كانكور در راه است عدۀ کثيری ازجوانان بعدازسپری نمودن دوازده سال تعليم ازابتدا تاختم دوره لیسه به امید اینکه به دانشگاه ها ودانشکده ها راه یابند

امضا موافقت نامه های امنیتی افغانستان

ا ایالات متحده امریکا و ناتو یک ضرورت است و یا مجبوریت؟ اگر به تاریخ افغانستان یک نظر اجمالی بیندازیم در خواهیم یافت

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

انفجاری درحذب جمهوری خواه

انفجاری درحذب جمهوری خواه
و جرقهء در ایالات متحده امریکا


ایالات متحده امریکا با تدبر و ترفندهای که داشت توانست جایگاه خود را منحیث یکی از قدرتهای سیاسی و نظامی جهان تثبیت و با استفاده از اقتصاد و نیروی بشری و عقیدتی مسلمانان به ویژه اعراب یگانه حریف خود (اتحاد شوره وی) را مضمحل وخود به صفت یگانه قدرت بزرگ جهان و تاثیر گذار بر تصمیم های سازمان ملل باقی بماند و باداشتن سیاستمداران پخته کار در دو حزب جمهوری خواه و دموکرات پیشرفت های قابل ملاحظه ای را نصیب شود.

۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

در بقتل رسیدن چند تن از کاریکاتوریست های فرانسوی مقصر کیست؟


در بقتل رسیدن چند تن از کاریکاتوریست های فرانسوی مقصر کیست؟
 
همه دانشمندان و صاحبان عقل و انصاف چه وابسته به ادیان بوده اند و یا غیر دین به این عقیده معتقد اند که، پیامبران الهی انسانهای عادی نبوده سفیران خداوند در روی زمین اند.
هر پیامبری آمده است انسانیت را به یکتا پرستی، وحدت، بشردوستی و خصایل نیک انسانی هدایت نموده، علاوه از علم معاش تاکید بر علم معاد داشته است.
هر زمانیکه انسانها راه پیامبران شان را گذاشته به بیراهه رفته اند خداوند "ج" پیامبری دیگری ارسال داشته تا انسانهای گمراه را به جاده یکتا پرستی هدایت و رهنمایی نماید.
زمانیکه نصارا پیامبر برحق خود شانرا به زعم خودشان به قتل رسانیده به شرک و تثلیث رو آوردند خداوند پیامبر برحق خود حضرت محمد "ص" را فرستاد تا انسانیت را از جاده کفر، نفاق، جهل، ضلالت، شهوانیت و شرک به راه یکتا پرستی، برادری، علم و معرفت و اتفاق هدایت نماید که آنحضرت با پذیرش هزاران مشکل مسئولیت خود را ادا و انسانیت را به پذیرش فرمان خداوند یکتا یعنی قرآنکریم رهنمون کرد. چنانچه دیده شده است تا زمانیکه انسانیت پیرو دین مقدس اسلام بوده و باشد زندگی اش در هردو جهان تضمین و دارای موفقیت و سرفرازی خواهد بود.
مسلمین جهان راحت و سربلندی دنیا و آخرت شانرا مدیون دین مقدس شان یعنی اسلام عزیز و پیامبر برحق اش حضرت محمد "ص" میدانند. مسلمین آنقدر به حضرت محمد "ص" یقین و محبت دارند که این گفته حضرتش را به جان دل خریدار اند.
"مومن شمرده نمیشود هیچ یک از شما تا زمانیکه مرا نسبت به خودش، پدر ومادرش و همه مردم بیشتر دوست نداشته باشد".
لذا با پذیرش این حدیث هر آن کسیکه بر محبوب ترین شخص نزد مسلمین یعنی پیامبر محبوب شان توهین نماید او را واجب قتل دانسته از خود رفع مسئولیت می نمایند اینست اندیشه ما مسلمین در جهان "چنان مکن که چنین نشود".
با تاسف عده کثیری یهود و نصارا نه تنها از دین خود شان و دین مقدس اسلام آگاهی ندارند بلکه ابلهانه به پیامبرانیکه خود را منسوب به آنها میدانند محبت نداشته در حق اوشان نیز بی حرمتی روا میدارند چنانچه از اشکال اوشان برای فرزندان شان بازیچه می سازند و یا در ایام جشن های شان چنانچه در تلویزیون ها دیده شده از تصاویر حضرت عیسی و مریم شکلات میسازند و بعد آنرا شکسته و مصرف میکنند.
هستند دانشمندان غیر اسلامی که بعد از مطالعه قرآن و احادیث نبوی به حقانیت دین مقدس اسلام و بر حق بودن پیامبر بزرگ عالم بشریت حضرت محمد "ص" پی برده در حالیکه مسلمان نیستند اما انصاف انسانی داشته اسلام را تائید و از کردار نا شایسته اراذیلی که بر اسلام و محمد "ص" بی حرمتی نموده اند در زمان خود شان معذرت خواسته اند که از جمله میتوان از جان دیون پورت انگلیسی نویسنده کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن
An apology for Muhammad and Quran
نام برد که در سال 1869 میلادی این کتاب را به زبان انگلیسی نوشته است و به چندین زبان زنده جهان ترجمه و چاپ شده است که مطالعه مجدد این کتاب را به همه مسلمانان و غیر مسلمانان یکبار دیگر لازم و ضرور میدانم و از همه مسلمانانیکه این مقاله بدست شان قرار میگیرد احترامانه آرزو مندم آنقدر در نشر  این مقاله سعی نمایند که تا بدست غیر مسلمین نیز برسد.
ما مسلمان ها نه تنها بر خدای واحد، محمد و قرآن یقین و ایمان استوار داریم ودر راه حفظ آن سر میدهیم بلکه اساس دین ما را باور، یقین و ایمان داشتن در کنار خدا و قرآن و محمد بر تمام ملائک، کتب آسمانی، رسولان، اندازه خیر و شر، باز پرس روز آخرت، حاضر شدن به حضور خداوند یکتا و جواب دادن از اعمال تشکیل میدهد.
ما مسلمانان این حق را بر هیچ فردی نمیدهیم که نه تنها بر محمد و قرآن بلکه بر هیچ یکی از پیامبران خداوند بی حرمتی نماید این است دین ما و این است اندیشه ما.
از آن بی ادبان خدا ناشناس می پرسیم کسی بنام آزادی بیان به محبوب ترین شخص مورد نظر شما در حضور تان توهین نماید با او چگونه برخورد می نمائید؟
اگر معنای آزادی بیان اینست که به هرکس و هر چیز دلت خواست توهین کن ما این را آزادی بیان ندانسته از آن بیزاریم و این آزادی را حماقتی بیش نمیدانیم.
ما حاضریم در راه حفظ دین اسلام، محمد و قرآن جان های خود را نثار نماییم.
                                                                                 و من الله التوفیق

۱۳۹۳ دی ۶, شنبه

شوروی داخل شد امریکا خارج میشود


شوروی داخل شد امریکا خارج میشود

آری در همین ماه (ماه جدی) اما با تفاوت سال 35 سال قبل از امروز در ششم ماه جدی اتحاد جماهیر شوروی وقت تحت عنوان تقویه دولت کودتایی خلقی ها و پرچمی ها و جهت براورده شدن اهداف استراتیجیک خویش به امید رسیدن به آبهای گرم و اشاعه اندیشه ماتریالیزم به عصاکشی شاخه کارمل حزب پرچم با تانک ها و طیارات نظامی وارد افغانستان شدند. که در نتیجهء یک جنگ نا برابر زیربناهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، عمرانی ویران و سبب به شهادت رسیدن، مجروح و معلول شدن عده کثیری از ملت مظلوم افغانستان گردیدند که این همه را مردم بخاطر آزادی و دین پذیرفتند. و مجاهدت دلیرانه ملت مسلمان این سرزمین منجر به نابودی و انقراض دولت شوروی و آزادی کشورهای تحت سلطه اوشان شده با سر افگندگی و شرمساری افغانستان را ترک کردند.
اما امریکا و متحدین غربیش نیز که به بهانه محو و نابودی القاعده، طالبان، مواد مخدر و آوردن یک حکومت کارا و دموکرتیک وارد این سرزمین شده بودند. با گذاشتن دوازده هزار نیروی استخباراتی در افغانستان برای براورده شدن اهداف استراتیجیک منطقه ئی خویش بنام نیروی تعلیمی و تدریسی نظامی برای نظامیان افغانستان، بدون اینکه بتوانند القاعده، طالبان، مواد مخدر و فساد اداری را محو و یا حکومت کارا تشکیل دهند با بدست آوردن امضای موافقتنامه امنیتی با افغانستان بدون  اینکه از ناکامی خویش خجالت زده باشند رسما اعلان داشتند که به تاریخ 11 جدی 1393 مطابق اول جنوری 2015 نیروهای عملیاتی شانرا از افغانستان بصورت کل اخراج می نمایند و دیگر در دفاع از حکومت افغانستان علیه طالبان کاری ندارند و طالبان را دشمن خود نمیدانند.
اگر به تاریخ افغانستان نظر اندازیم خواهیم دریافت هر کشوریکه به بهانهء به نیت اشغال به افغانستان آمده است ناکام و نابود گردیده افغانستان را ترک و به دیگران یادآور گردیده است که افغانستان لقمه غیر قابل هضم است.
افغانستان کشوریست اسلامی و اسلام در این سرزمین حاکم خواهد بود و اگر ملتش بر محوریت اسلام و اتفاق و باهمی حرکت داشته باشند هیچ کشوری بر این سرزمین حاکم نخواهد شد. چنانچه الله متعال میفرماید "مرا یاد کنید تا من شما را یاد کنم" تا زمانیکه ما با خدائیم خدا با ماست در غیر این صورت از دین و خدا گله نباید داشت.


۱۳۹۳ دی ۲, سه‌شنبه

افغانستان در محاصره سه بلا


افغانستان در محاصره سه بلا
افغانستان کشوریست با قدامت تاریخی چند هزار ساله و عظمت بزرگ سیاسی اما: با تاسف بعد از بشهادت رسیدن فـرزندان دلیرش و گذشت دوران های تاریخی و نفاق های ذات البینی در این دوران که جهان بسوی ترقی و پیشرفت به سرعت بـالای در حرکت است این کشور آنقدر به سرعت بسوی عقب میتازد که میتوان پیش بینی کرد اگر چنین باشد چندین سال بعد نه تنها یک کشور آزاد نبوده بلکه اسارت و استعمار را به افتخار خـواهد پذیرفت. چنانچه دیده میشود سه بلا راچنین تشریح میتوان کرد.                                                            
بلا اول: رهبران سیاسی ناکارا و آویزان  به دستان کشورهای صاحب قدرت و اقتصاد، وزرا و سیاسیون چپاولگر و فساد انگیز و حکامیکه کشور را نه از خود بلکه مرجع چور و چپاول برای خود می دانند. با این اندیشه که اوشانراست میتوان گفت: نبود یک رهبر غیرتمند، باهمت و صاحب اقتدار و عدم اندیشه خدمت در وزرا، وکلا و سایر سیاسیون, وطن را بسوی بهران و نابودی می کشاند.
بلا دوم:  موجودیت گروه های تروریستی درون مرزی و بیرون مرزی (طالبان افغانی و پاکستانی) که ذریعه آشوب انگیزان جهانی جهت برآورده شدن اهداف شان تمویل، تجهیز و به افغانستان فرستاده می شوند که متاسفانه رهبری سیاسی نه از زبان قدرت  بلکه از زبان عذر و بیچارگی با اوشان برخورد نموده وسیله به شهادت رسیدن فرزندان کشور وضعف اراده در نظامیان را ایجاد مینماید که درین مورد همه دانشمندان را عقیده بر این است که با دشمن نباید از روی تضرع و زاری برخورد نمود و لو که دشمنت برادرت باشد.
و مهربانی بادشمن نشان دهنده ساده لوحی بیش نیست در این مورد ابو شکور بلخی می گوید:
بــه دشمن برت مهربانی مباد                        که دشمن درختیست تلخ از نهاد
درختـــی که تلخش بود گوهرا                       اگر چرب و شرین دهی مر ورا
همان میـوه تلخ آرد پــــدیـــد                        از او چرب و شیرین نخواهد مزید

و همچنان شعرا و نویسنده گان دیگری با تجربه اسباط کرده اند که دوستی با دشمنان بلا انگیز است درین مورد میر بهادر واصفی می گوید:
صلح با دشمن بود صحبت به مار                       خاصه گر درآستین یابد قرار
هر کجا دانا و عاقل بود مـــــرد                         دوستی با دشمن زیرک نکرد

و در مورد لازم است این شعر را نیز که مطابق شرایط است بنگاریم:
تو عسکر را به کشتن می دهی تصمیم آن داری  
                                       که کشور را زدست دشمنان میهنت جانا نگهداری
به این دید و به این فکرت زعیم ساده لوح من                       
                                       نیابی کامیابی را بدان این را خطاکاری خطاکاری
پس میتوان گفت در نبود اراده و قاطعیت جهت نابودی دشمنان درونی و بیرونی وطن را آنقدر ضعیف خواهد ساخت که تحقق پذیرش خواست استعمارگران از طرف رهبری نظام سرعت یابد آن رهبر که خود نمی داند، نمی تواند و هم از تجربه علما و دانشمندان استفاده نمیکند چگونه بر دشمن غلبه حاصل خواهند کرد حد اقل از این نوشته ها استفاده شود جهت ایجاد انگیزه برای دفع و ترد دشمنان برایشان بی تاثیر نخواهد بود اما میدانیم که آنها از مرکب اندیشه خویش پائین نخواهند آمد و به هیچگونه حرفی گوش نخواهند داد.
بلا سوم: طمع و نیاز استعمار گران و استثمارگران اقتصادی جهان منجمله امریکا و انگلیس و سایر همکاران آنها به معادن دست ناخورده و موقعیت جغرافیایی افغانستان است که چشم طمع اوشان را به این کشور گشوده است. هر کشور به اساس منافع کشور خویش با سایر کشور ها مراوده و معامله مینماید. کشورهای غربی آنقدر دلسوز و همکار به افغانستان نیستند که بدون هدف سرمایه و خون جوانان شانرا بخاطر رفاه و پیشرفت افغانستان  به این کشور جنگ زده اهدا نمایند. آنها در پی اهداف استراتـژیک خویش اند. کمک های مادی کشورهای غربی افغانستان را نه تنها مستغنی نساخته بلکه افغانستان را به یک کشور نیازمند, گدا, بی احساس و فساد پیشه مبدل ساخته است. لازم بود در13سیزده سال گذشته برنامه های مثبت که شامل اعمار بندهای آب، فابریکات تولیدی از جمله برق راه اندازی میگردید و معادن زیر زمینی استخراج و تا الحال مورد بهره برداری قرار میگرفت که چنین نشد و تا زمانیکه اهداف اوشان برآورده نگردد افغانستان با این رهبران که گفتیم روی ترقی و پیشرفت را نخواهد دید امضا موافقت نامه های امنیتی با امریکا و ناتو نشان داد که امریکا آنچه خواست میکند نه آنچه منافع، عزت و آبروی افغانستان است مثال این گفته نگهداری لطیف الله محسود در بگرام بدون آگاهی دولت افغانستان و سپردن آن به پاکستان بدون آگاهی افغانستان است.
اگر ملت افغانستان با اتفاق شخصیت های وطن دوست و قابل قدر نظامی و سیاسی را که در میان جامعه زندگی مینمایند شناسایی, پشتیبانی و در اریکه قدرت نه نشانند با این قوم پرستی، حزب گرائی و منیت نمی توانند به این سه بلا که گفته آمد فایق آیند.

            -


۱۳۹۳ آذر ۱۸, سه‌شنبه

تکرار مکررات ویا گردش سنگ های آسیاب

انسانها بخاطری استدوام چرخ های زنده گی و ادامه حیات به یک تعداد اشیا واجناس نــــــیاز دارند.
و ناگزیر اند برای ادامه حیات بخورند، بنوشند، بپوشند و بخاطر جلوگیری از صدمه حرارت و
برودت برای خود سرپناه بسازند.
از اینکه علما بعد از تجربه و مطالعات دقیق انسان را دانشمند ترین موجودات دانسته اند وخداوند(ج) که آفریدگار هستی است انسان را صاحب کـــرامت وشرافت گفته به او ارجحـیـت قایل شده و این موجود را خلیفه خودش در روی زمین میداند. پس انسان این موجود متعـهد و متفکر مانند سایر حیوانات بر خورد نوش و روابط جنسی اکتفا نکرده همیشه در تلاش پیشرفت, برتری خواهی و رفاه بوده است. همین دلیل است که ما شاهد پیشرفت در علــوم، فنون و سایر عرصه های انکشافی توسط انسانها هستیم.
انسانها تنها به تسخیر زمین اکتفا نکرده به فکر تسخیر مهتاب و سایر سیارگان از جمله مریخ، ستاره دنباله دار ودیگر سیارات هستند. که این رسالت ومسولیت انسانی ما است.
هستند عده از انسانها که بعد از کسب درآمد فراوان اقتصادی در صدد خدمات شایان بشری در محدوده حیات خویش بوده میخواهند از سرمایه دست داشته خویش از طریق ساختن عبادت گاها، مکاتب، راه ها، پل ها، پلچک ها و یا رسانیدن مایحتاج فقرا و هم از طریق اعمار پرورشگاه ها به نحوی مسولیت انسانی خویش را ادا نموده نام نیک از خود به روزگار باقی گذاشته سرمایه شانرا هم از طریق میراث گذاشتن بدون مسولیت به ورثه ها تحویل نمیدهند. چنانچه به گفته بیدل (علیه الرحمه)
بگزار به گیتی از اثر زانکه در آفاق       تا چشم به هم بر زنی از ما خبری نیست
آنانیکه با اجرای خدمـات شـایان از جهان مـیروند مـسولیـت خویش را ادا نموده هیچ گاه نامـشـان از صفحه های تاریخ نابود نگردیده ودر دنیای بعدی (آخرت) نیز به گفته قرآنکریم مطابق عقیده شان به اوشان محاسبه میگردد.
 اما جان گپ در اینجاست که بعضی از انـسـانها با همه عظمت و بــزرگی که خداوند (ج) برای انسان قایـل شده کوچـک می اندیشند و دیدشان از اندازه خورد نوش سـیالی و شـریکی  وپیشرفت شخصی در عرصه های رفای به چیز دیگر نمی اندیشد و میتوان گفت: آنقدر فقیر اند که جز ســرمایه، پول، چـند بـلند منزل, تجارت خانه و چندین عراده موتر چیز دیگر ندارند. حـیات همچـو اشخاص جز تکرار مکررات چیزی دیگری نیست. زنده گی همچو اشخاص از اینجا آغاز میابد. اگر از ایشان سوال شود که: چرا اینقدر زحمت وتلاش فراوان را متحمل میشوی؟ جواب  میدهـند کار میکنم. سوال چرا کار میکنی؟ جواب پول بدست بیاورم. سوال چرا پول بدست میاوری؟ با قهر میگوید نان بخورم و زنده بمانم. بعد چرا زنده بمانی؟ برای اینکه کار بکنم. چرا کار بکنی؟ بـرای اینــکه پول بدست بیاورم. چرا پول بدست بیاوری؟ نان بخورم و زنده بمانم الی اخیر حیات؛ این ســریال ادامه دارد. همچو انسان ها مازاد پول شانرا که ثمره حیات شان است مانند: سنگ های آسـیاب به دیـگران میگذارند و خود از چرخه آسیاب خورده شده ناکارا و خارج میشوند جایشان را سنگ های تازه در چرخه آسیاب میگیرد و اینها از آنچه تولید کرده اند هیچ ثمره نداشته فرسوده از چرخه بیرون رانده میـشوند.
اگر به آسیاب دیده باشید دو سنگ در میان آسیاب میچرخند و گندم های زیادی را به آرد مبدل مینمایند گندم های آرد شده ذریعه آسیاب بان بوری گردیده صدها بوری آرد مانند: بلند منزل ها و پارتمان ها سر هم قرار میگیرند. اما این سنگها هستند که ماه ها وسالها چرخیده اند و ثمره از حاصل عمر خویـش بدست نیاورده با حسرت از چرخه بیرون رفتند. اگر زنده گی بدون هدف تکرار مکررات باشد مانند: سنگهای آسیاب که بـعد از برآمدن از چرخــه های آسیـاب هیچ چیز نصیب شان نشده, هیچ کسی یادشان را نخواهد کرد و برای همیـش نابود میشوند. این موضوع را نیز قابل یادآوری میدانیم که حضرت امام اعظم (ابو حنیفه رحمه الله) صاحب مذهب احناف بزاز (پارچه فروش) صاحب یک فابریکه تولیدی تکه های ابریشمی بوده است. اگربه زندگی نامه او مراجعه شود دیده خواهد شد که در کنار تجارت پیشه بودن چه شاهکاریهای بـزرگ در عـالم انسانیت، اسلامیت، علم و ادب نموده است از زمان او تا امروز شاید ملیونها انـسان دیگری از قـماش تجاران مانند اشجار واحجار نابود گردیده یا خاطرهء از ایشان باقی نمانده است. تصمیم باید گرفت که زنده گی تکرار مکررات و بی مفهوم نباشد. به گفته حضرت محمد (ص) از جملهء بهترین انسانها باید بود رسول خدا میفرماید بهترین مردم کسی است که خیرش به مرم برسد.